اراد پسر کوچلوی ما

18 هفتگی اراد کوچلوی من

1391/4/22 19:57
نویسنده : زیبا
176 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر کوچلوی ما

 

امروز تصمیم گرفتم واست این وبلاگو درستذکنم که دفتر خاطراتی باشه واسه ما تا خاطره این روزای شیرینو از یاد نبریم عزیزم یه کم دیر بود واسه ساختن وبلاگ اما قبلش وقتشو نداشتم و هم اینکه اون اوایل دکترت منو کلی ترسوند و گفت که بارداری پوچه که بعد از ١٠ روز دوباره سونو کرد گفت که نه سالمه اما در معرض سقط کلی اون روزا رو گریه کردم روزای خیلی سختی بود همش میترسیدم یه بلایی سرت بیاد باباتم کلی نگران کرده بودم طفلک تا یه چیزی میگفتم میگفت بریم دکتر؟ الان دقیقا هفته ١٨ رو تموم کردی و وداری به نیمه های راه نزدیک میشی امروز ٣ روز بود تکوناتو احساس نمیکردم و کلی نگرانت شدم صبح زود رفتم پایین عمه سمیه رو بیدار کردم گفتم باید با من بیایی بریم بهداشت سر کوچه صدای قلبتو بشنوم زودی بیدار شد با هم رفتیم مرکز بهداشت یه خانوم مهربون هم زبون مامانت اونجا بود وام صدای قلب نازتو که داشت تاپ تاپ میکرد و گذاشت این دومین باری بود که میشنیدم اما این دفعه خیلی واضحتر از دفعه پیش عزیزم دوست دارم هر چه زودتر تابستون تموم شه پاییز بیاد واسه اومدنت لحظه شماری میکنم دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)